#86

من شنو ... الان .... :


" هوس کردم بازم امشب

زیر بارون تو خیابون

به یادت اشک بریزم

طبق معمول همیشه

آخه وقتی بارون میاد

رو صورت یه عاشق مثِ من

حتی فرق اشک و بارون

دیگه معلوم نمیشه

امشب چشای من

مث ِ ابرای بهارِ

نخند به حال من

که حالم گریه داره

چرا گریه ام نمیتونه

رو تو تاثیری بذاره ؟

آره بخند

بخند

که حالم خنده داره !


این عشق یک طرفه من رو

کشونده تو خیابونا

نمیخوام توی خلوت

کسی دور و ورم باشه

نه پلکام روی هم میرن

نه دست میکشم از گریه

نه میخوام بند بیاد

نه چتری رو سرم باشه "

محسن یگانه - بخند


من نویس ... زیر پاییزی ترین بارون ِ آبان :


من باشم .... و بشینم توی ماشین....  و وایسم جلو همون کوچه ..... و یهو آهنگ ِ ( علی اصحابی - میشد که ) پخش بشه  ... و بارون بگیره ......و تو نباشی .... و چقدر درد آور میشه .... که یهو همون شب ِ لعنتی توی ذهنم تکرار میشه با این تفاوت که تو نیستی .... و من زود خودمو جمع کنم و زود آهنگ ُ عوض کنم و از ماشین پیاده بشم و زیر بارون ِ تند ِ پاییزی وایسم و توی دلم بگم "خــــــــــــــــــــــــــــــدا " :)