حس اون بچه دبستانیو دارم که مادرش برای جلسه ی اولیا و مربیان نیومده
و وایساده بغل حیاط مدرسه
با بغض
داره بقیه دوستاشو میبینه که با خوشحالی دارن دنبال ماماناشون راه میرن !
حس میکنم دور انداخته شدم !
خیلی خیلی دور !