#15

من شنو .... امروز .... بعد از مدتها : 

 

"رفته بود هر چی که داشتیم 

دیگه از خاطر من 

کهنه شد اسم قشنگت  

میون دفتر من 

من فراموش کرده بودم 

همه روزای خوبو 

اومدی آفتابی کردی  

تن سرد غروبو 

 

گوگوش - خالق 

من نویس :  

حالمان خوب میباشد 

و ما همچنان بر زنده بودنمان اصرار می ورزیم 

و از همینجا به دوستانی که واسه ی بدبختی ما دعا میکنن لبخند میزنیم و میگیم  : 

" بـ یــ لــ ا خ دوست عزیزم" !  

ما همچنان با وجودمان وجودتان را زیر سوال میبریم !  

و برای همین به خودمان خیلی خیلی افتخار میکنیم !   

"م" ممنوع عزیز ، تو اجازه نداری بیای توی خوابم و از من طلب بخشش کنی !  

تو این حق رو نداری ! 

من نمیتونم تورو ببخشم !   

راستی ما خیلی خیلی مفتخریم که ایرانی تشریف دارم !  

بعله !