من شنو ... امروز ... توی فرحزاد :
"وقتی عادت کنی به تنهایی
خیلی چیزا رو میشه باور کرد"
فرزاد فرزین - بچه
من نویس :
مثل یه تیکه یخ شدم
دوباره نه حوصله اس ام اس دارم
نه تلفن
نه دوستامو
نه یاهو
نه فـ یـ س جان
نه خانواده
هیچی !
دلم گرفته
خیلی خیلی
با شما که تعارف ندارم
دلم تنگش شده :(
خیلی ... نبودش خیلی خیلی احساس میشه
وقتی تنها میای خونه
میشینی روی تختت
پنجره نیمه وازه
و گوشیت مثل یه ساعت بغل دستته
راستی امروز یه جایی خوندم :
" چسب ِ قلب " اختراع مے کردے ؛
مے چسباندیم روے این ترک هاے قلب ِ صاحب مرده ـمان
و غصه ے زنگ نخوردن ِ تلفنے
که اختراعش نکرده اے را
نمے خوردیم !!
ساده بگویم گراهام بل عزیـــز !
حال ِ این روزهاے مرا ، تــو هم مقصرے ....