الکلِ سگی به خورد شاعرش می دهد٬
تا کله پا شودُ بجای سرودنِ با شکوه ترین قصیده ها
به میز بخوردُ بشقاب ها و لیوان ها را بشکند
و به فامیل های زنشان فحش های رکیک بدهد !
حالا به من بگو ! برادر !
زبانم لال آیا
قافیه ٬ قافیه را باخته است ؟
زبانم لال آیا
کارِ شعر ساخته است ؟
بریده از خیلی محرمانه "کتاب سالهاست که مرده ام" صفحه 49