#39

من شنو ... توی ماشین ... راه برگشت :‌ 

 

" خیلی ممنون انقد آسون منو داغون کردی 

واسه احساسی که داشتم دلمو خون کردی 

تو که هیچ حسی به این قصه نداشتی واسه چی؟ 

منو به محبت دوروزه مهمون کردی ؟!  " 

سیاوش قمیشی - خیلی ممنون 

 

من نویس :  

 

اصلا بعضی از آهنگها هست که وقتی میشنوی ، یاد سفر میوفتی ، مثل آهنگ 

 Only girl  rihanna  که منو میبره به سفر تابستونی کنکوری من ! یا مثلا آهنگ ناری ناری که ما در سفر سرعین - آستارا بس شنیدیم !  یا مثل آهنگ خیلی ممنون - سیاوش قمیشی که مغز مارا کشت و به فنا داد در سفر کاشان بهاره ی امسال  !  

 

امروز تولد داشتیم ، اونم سه تا (!) بس خوش گذشت ، کیک خوردیم ، عکس گرفتیم ، قلیون کشیدیم ، چایی خوردیم ، میوه های پوست کنده ی به دست مهندس رو هم خوردیم !  

خب خوبی اینجور جاها  و اینجور اکیپ ها پایه بودنه !  

شاید باید بگم پایه ترین آدمهای روی کره ی زمین همین آدمهای امروز بودن  

فرحزاد به سمت کوهسار  توی یک ربع (!)

دو نقطه از این قلبای جهنده ( خودم میدونم ایکس هستن ایشون ) به ادامه ی امسال و همه سالهای بعدی !   

راستی ... به کسی نگید ... خستگی به دلمان ماند !  

 

میخوام برای 40 # یه داستان کوتاه از خودم بذارم .... وایسین فکر کنم ببینم روم میشه  ( دو نقطه دی ) ؟!   

 

+ معرفی کتابهای خوب ( با اینکه ما اصلا وقت و حوصله کتاب خونی نداریم )  - مکاشفات یک تایپیست !