من شنو .... توی یک مغازه در یک جای شلوغ شهر :
I didn't want to lose you
Leave you with a broken heart
But wherever we are, we're miles apart
I know that we tried, but this is the last goodbye
david cook - last goodbye
من نویس .... عمق فاجعه درک نمیشود ... حتی برای خودم :
داستان رو نذاشتم چون نخواستم !
عمق فاجعه امروز باعث خنده و شوخی ما شده است و ما با خواهر گرام از صبح با خنده و شوخی از این قضیه میگذریم و ما میترسیم اگر شوخی را ادامه ندهیم به دردی عظیم تبدیل شود و برود بنشیند روی تخت پادشاهی مخمان و ما بسیار بسیار عصبی تر بشویم .
اصلا ما میترسیم که این شوخیها از جای دیگری بلند شود .... :)
بگذریم ... خیالی نیست :)
باز ما نیت کردیم و دلار گرون شد ....
به مدت دو هفته بخرید و ذخیره کنید و بعد از دو هفته بفروشید و سود کنید !