#66

من شنو ... آهنگ وبلاگ آقای وکیل : 

 

" تو میخندی 

حواست نیست 

من آروم میمیرم 

تو میرقصی و من 

عاشق شدن رو یاد میگیرم 

چه جذابی 

چه گیرایی 

چه به منطق به چشمات میشه عادت کرد 

توی دستای تو باید 

به سیگار هم حسادت کرد" 

رستاک - ته سیگار 

 

من نویس ... با طعم بال های کبابی :)  : 

 

جدا از اون بسته ی سیاهی که بهم تعارف کردی ، جدا از اون فندک ِ نارنجی که من برات پارسال خریدم ، جدا از گربه ی کثافتی که آبروی منُ دوباره جلو همه آدما برد ؛ امروز خوب بود ، خوب :) یادم رفت کجام ، چیکار میکنم ، چیکار میکنی ، چقدر سخت شده ، چقدر دلم برات تنگ میشه ، چقدر همه چی عوض شده ، یادم رفت با کی اونجا بودیم ، با کی توی اوج ناراحتیام اونجا بودیم ، امروز خوش گذشت  :)