#68

من شنو ... به یک بی غم ِ روزگار ....  :  

  

" من همینم که میبینی 

نه قندم نه شیرینی 

حالت رو بد میکنم  

میتونی کنارم نَشینی " 

 سینا حجازی - رنگ 

 

من نویس ... لعنت : 

 

لعنت به تنهایی ، به وقتی که من با سردردم داره مبارزه میکنم و تند تند جواب میدم ، به وقتی که سرم گیج میره ، به وقتی که از کلاس بیرون میزنم ، به وقتی که موهام کلافه ام میکنه و وسط کلاس بی توجه به نگاه متعجب همه موهامو باز میکنم و دوباره محکم بالا سرم جمع میکنم ، به جامدادی عروسکی پسر لوس ِ کلاس مدار ، به شعر و ورای ریشدار ... به همه چی  .... سرم :(  

لعنت به شیک شکلاتی ِ تیراژه ی لعنتی :|