مکالمه ی مامان (+) با داماد (*):
+ اون روز ، با "م" ممنوع که رفتیم تئاتر یه چیزی گفتم کلی دهنش بسته شد ... کلی تعجب کرد !!
* در موردش حرف نزنید ،میشنوه ناراحت میشه !
+ دخترم خیلی خیلی قویه ،ناراحت نمیشه !
* بازم جلوش نگید !
+ اون که حواسش نیست ... داره مغازه هارو میبینه !
و چه راحت من کر شدم !